مگر رژيم ديکتاتوری است؟ اینکه از محسن نامجو و کارهایش خوشتان بیاید یا نه بحثیاست جدا. اینکه کارش خوب است یا بد خود موضوع مقالهای است و آنان که موسیقیدانند باید بنویسند. اینکه چرا نامجو گل کردهاست و اینگونه طرفدار پیدا کرده آن هم سوژهی مناسبی است برای یک بررسی جامعهشناسانه شاید.اما... فیلمی دربارهی نامجو ساخته میشود و بعد از نمایشش بحثهایی بوجود میآید و بعضی ایرادهایی میگیرند که بهجاست و نابجا!آنان که درست هستند بمانند. اما نابجایش آنجاست که یکی دو جایی مطالبی خواندم دربارهی آن فیلم که ابراز نظر نامجو دربارهی شهرام ناظری و موسیقی سنتی ایرانی را بر نتافته بودند و یکباره بر او توپیده بودند که های پسرک به چه اجازه دربارهی استادان اینگونه میگویی و فلان و بهمان.من با این بخش از داستان کار دارم. بالشخصه با بعضی حرفهای نامجو ارتباط برقرار نکردم. بعضی حرفهایش به نظرم اشتباه بود٬ بعضی هنوز مانده و کهنه بود که بوی نایش اصلآ با آدم نوگرایی مانند او جور در نمیآمد که شاید آنها را هم بر اساس مصلحتی گفته است تا بعضی را خوش آید و اجازت به بیرون آمدن آلبومش صادر کنند٬ نمیدانم. اما از اینکه بیپرده نظرش را بیان میکند خوشم آمده است. اگر منصفانه نگاه کنیم حداقل نظرش دربارهی آن آلبوم ناظری درست است٬ در گلستانه از کارهای ضعیف شهرام ناظری است. پس مشکل چیست؟ مشکل اینجاست که بعضی دوستان اعتقاد دارند به عنوان پیشکسوتی هم شده نباید این سخنان بیان شود. به عبارت بهتر از طرف انتظار دارند ریا کند. دروغ بگوید٬ بر اساس مصلحتها پا روی حقیقت بگذارد. بگذارید مثالی بزنم: من و شما و بسیاری دیگر برایمان اتفاق افتاده است که کاری را خواندهایم و خوشمان نیامده اما به هزار و یک دلیل مانند همین حقیقت را نگفتهایم.یا بعدها در برخورد با صاحب اثر به دروغ زبان به تایید و تعریف نیز گشادهایم. این میان نویسندگان هم اتفاق میافتد. میان فیلمسازان هم هست. میان تیاتریها هم هست. بنا به مصلحت ریا میکنیم . مثال بارزش برای خود من فیلمهای روسی مانند فیلمهای پاراجانوف است که هرچه مینگرم کمتر نشان هنری درشان میبینم٬ یا همان کیارستمی خودمان و فیلمهایش که من کمترین نشانی از سینمایی بودن در بسیاری از آنها میبینم٬ اما اگر همین را جایی بیان کنی با تو همان میکنند که اینجا با نامجو کردهاند.. گمان میکنیم این یعنی برخورد درست و از دیگران انتظار چنین برخوردی داریم. اما اینگونه نیست. درست یا غلط به گمان من نامجو تنها نظرش را بیان کرده است. و نمیشود کسی را به جرم اظهار آزادانهی نظرش محاکمه کرد یا دست کم اینگونه به زیر سلاخی کشید٬ اگر میتوانید ثابت کنید نظرش اشتباه است٬ با خودش کاری نداشته باشید. مگر رژیم دیکتاتوری است؟
گاه نوشتهای مجتبا یوسفی پور
دوشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۶
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
درباره من
- Mojtaba Yousefipour
- who am I... a question I hate to answer. an Iranian. before coming to England: a writer, director and actor, specially in theatre... working with my amazing group or company( siah company, in translate it word by word it means black!) who were my best friends too... but now... a student and...and what else?the problem is that, at the moment I don"t know who am I myself, what I am doing, just in run! in scape to somwhere where I don"t know where is it exactly! that"s it.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر