گاه‌ نوشتهای مجتبا یوسفی پور

دوشنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۶


مغز اتمی!
آیا با این جمله موافقید که:نسبت حجم مغز انسان به هستی مشابه است با نسبت حجم یک اتم به کره ی زمین؛ تقریبآ، نه تحقیقآ!به همین کوچکی، به همین ناچیزی.آری؟ نه؟
اگر با آن موافقید حال به این بیاندیشید که:
همان اتم کوچک وقتی شکافته می شود بالاترین انرژی و نور را تولید می کند، و وقتی به شکل نادرست مورد استفاده قرار می گیرد می تواند نیمی از آن کره ی بزرگ را از بین ببرد!و به همین نسبت می توان مغز انسان را قیاس کرد در برابر هستی، اگر شکافته شود:اگر درست شکافته شود، باز شود، می رسد به نور و انرژی و می شود بزرگترین منبع سازندگی.و اگر بیراه رود به بیراهه و نابودی می کشاند هستی را!
و برای همین است که همه می ترسند از شکافته شدن این حجم کوچک، اتم پنهان:نورجویان از بیراه رفتنش
و تاریکی جویان از به راه!
شکافتن این منابع بزرگ، داشتن آزادی برای کار کردن بر روی آنها، داشتن زمینه برای رفتن این راه سخت نخستین حق انسان است.حق مسلم ما داشتن این آزادی است، برای باز کردن دریچه های بسته به دنیایی نو و روشن، نه داشتن و شکافتن آن اتم برای رسیدن به دنیایی تاریک تر!
من هنوز اتمی ناشکافته ام که باید نخست بشکافم خود را، میل ِبشکافم کو؟

هیچ نظری موجود نیست:

درباره من

عکس من
who am I... a question I hate to answer. an Iranian. before coming to England: a writer, director and actor, specially in theatre... working with my amazing group or company( siah company, in translate it word by word it means black!) who were my best friends too... but now... a student and...and what else?the problem is that, at the moment I don"t know who am I myself, what I am doing, just in run! in scape to somwhere where I don"t know where is it exactly! that"s it.