گاه‌ نوشتهای مجتبا یوسفی پور

سه‌شنبه، مرداد ۰۲، ۱۳۸۶

چند لينک
عوام می پسندند، خواص فقط نفرین می فرستند!مطلبی جالب برای علاقمندان کتاب و کتابخوانی٬ آمارش از همه جالب‌تر است. لیست کتابها و نویسندگان مورد علاقه‌ی دانشجویان را نگاهی بکنید و ... خودتان بخوانید و بفهمید!
من زمانه‌ای بدتر از امروز در نشر کتاب ندیده‌ام.گفتگو با جمال‌میرصادقی.
ماموران نیروی انتظامی چه شکلی‌اند؟لطفآ دستورالعمل را به دقت بخوانید و ذهنیتتان را اصلاح کنید!
اگر تا الان نمی‌دانستید که عمل زرین‌کلک چه اندازه فاجعه‌آمیز بوده است٬ پس بخوانید و آگاه شوید.خداوند به گردانندگان این سایت عقل و به استاد زرین‌کلک صبر عطا نماید٬ به ما هم هرچه داد٬ داد...دستش درد نکند!
آموزش اثبات حقانیت با دزدی٬ چه آینده‌ای برای کودکان پرورش یافته با این سیستم انتظار دارید؟باز جای شکرش باقی است که قصد به راه راست کشاندن مردان بالغ را ندارند٬ اگرنه حتمآ از برنامه‌هایی شامل استریپ‌تیز و پورنوگرافی استفاده می‌کردند. مثلآ خانم مجری به همراه هر تکه از لباسش که در می‌آورد شعاری می‌داد و یا بر روی بیکینی‌اش مثلآ مرگ بر آمریکا نوشته شده بود! برای حفظ ادب صفحه باقی خیال‌پردازی برای تهیه برنامه‌ای به این روش را به خودتان می‌سپارم. فقط لطفآ زیاده‌روی نکنید!این تصویر هیچ ربطی به خبر بالا و آموزش اسلام و مسایل ضد آمریکایی ندارد.هیچ ربطی به سکس و پورنوگرافی هم ندارد.عکسهای جدید آقای اسپنسر تونیک عکاس معروف است در مکزیک.این آقا شهرتش برای عکاسی برهنه یا نود است و تا کنون در کشورهای مختلف پروژه‌های زیادی را در این زمینه اجرا کرده. در اکثر این پروژه‌ها چندین هزار مرد و زن به شکل داوطلبانه با عکاس همراهی کرده و لخت مادرزاد به مکانهای انتخاب شده رفته و آنچه عکاس خواسته است را انجام داده‌اند.
این عکسهای گرفته شده در مکزیک است. با فشردن نشانه‌های « و » در بالای عکسها٬ عکس‌ها را عوض کنید.
این هم سایت خود عکاس و چند‌تا از شاهکارهایش.آیا اصلآ به مخیله‌تان خطور می‌کند که روزی روزگاری این آقا به ایران هم بیاید و چنین اتفاقی در ایران هم بیافتد. سر هرچه بخواهید شرط می‌بندم به عمر من و شما کفاف نمی‌دهد! و البته امیدوارم فرق کار هنری را با عکاسی پورنو درک کنید.
نسبت سينمای ايران و جشنواره ها. حسین پاکدلاین‌ را علی‌الحساب بخوانید تا بعد مفصل درباره‌ی این نسبت صحبت کنیم. تازه کتاب سراب‌ سینمای اسلامی نوشته‌ی رضا‌علامه‌زاده را تمام کرده‌ام و با توجه به ان چیزهای زیادی برای گفتن هست. امیدوارم هرچه زودتر خود کتاب بر روی اینترنت در معرض دست همه قرار بگیرد تا سره از ناسره باز شناخته شود.٫
این‌جور مواقع می‌گویم: اگر من شکل ترومپت هستم٬ این بابا راست می‌گوید! سایت جشنواره تیاتر دانشجویی. ای کاش معنای کلمات را هم می‌گفتند!
این هم خودکشی! خانم‌ها بخوانند و لذت ببرند٬ هرچند همه می‌دانند حقیقت چیز دیگری‌ است!( منظورم به هیچ‌وجه بهتر نیست)احتمالآ جمع‌آوری کننده‌ی این جملات کسی بوده مانند این رفیق ما که انبانی پر از این‌گونه جملات قصار دارد و برای هر چیزی( حتا کارهای گلاب‌به‌رویتان) یکی رو می‌کند. اگر جمع‌آوری کننده زن است و مجرد٬ ان‌شاءالله که این دو به هم برسند!

هیچ نظری موجود نیست:

درباره من

عکس من
who am I... a question I hate to answer. an Iranian. before coming to England: a writer, director and actor, specially in theatre... working with my amazing group or company( siah company, in translate it word by word it means black!) who were my best friends too... but now... a student and...and what else?the problem is that, at the moment I don"t know who am I myself, what I am doing, just in run! in scape to somwhere where I don"t know where is it exactly! that"s it.

بايگانی وبلاگ