ديگر کهنهای باز...
آسمان هميشه با من و تو مهربان نخواهد ماند
آسمان هميشه با من و تو مهربان نخواهد ماند
وزمين هم
وشايد تو با من
من با تو... .
زنجيرهای پيوند
روزی گسسته خواهد شد
ـ شايد ـ
و زندانيان از بند رهيده
معشوقه های ديرينشان را در آغوش خواهند کشيد.
و کوه
بلند و استوار
یکه و تنها
بر آمدن خورشيد را به تماشا خواهد نشست
و
چشمه
چشمه
اشک خواهد ريخت.
ليدز ۲۰۰۳/۱۲/۱۰نیاز به توضیح نیست که قدیمی است و بدون هیچ بازنویسی دوباره اینجایش گذاشتهام.بد یا خوب٬ برای من چیزهایی دارد. برخاسته از روزهایی است که انعکاسشان اینجاست.همین.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر